هر که را شکیبایى نرهاند بى تابى‏اش تباه گرداند . [نهج البلاغه]
عاشقی
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» رای بدید

به چه کسی رای می دهید



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ابراهیم رمضانیان ( سه شنبه 87/9/19 :: ساعت 6:33 عصر )
»» خدا

مزه خدمت به مردم قسمت دوم


اهمیت، ارزش ها وفضایل خدمت رسانی


با نگاه اجمالی به احادیث معصومین(ع) اهمیت و ارزشهای خدمت رسانی به مؤمنین روشن می شود مادر جامعه ای زندگی میکنیم که مردمش از شیعیان وانسانهای معتقد به اسلام هستند به جاست مسئولین محترم با توجه به این روایات وارزشها انگیزه های معنوی خود را در خدمت رسانی به مردم بالا برده وبا نیتهای الهی وخالصانه در خدمت به مردم کوشا باشند مطالب ذیل در چند قسمت این فضائل را نشان می دهد باشد که همه مردم ومسئولین محترم در خدمت رسانی به هم نوع خود کوشا باشیم.       


1-مایه تقویت ایمان است


امام صادق (ع) مى فرماید: «المُؤمنون خَدَم بَعضُهُم لِبَعضٍ...»؛ مؤمنان همگى خدمتگزار همدیگرند، پرسیدند: چگونه؟ فرمود: به یکدیگر فایده رسانند و سود بخشند. 


2- مساوی با عبادت یک عمر است


امیرمؤمنان (ع): از رسول خدا شنیدم که مى فرمود: مَن قَضى لَأخیهِ المُؤْمِنِ حاجَةً کان کَمَن عَبدَاللّه دَهْرَه؛  هر که براى برادر مؤمنش، مشکلى را حل کند به سان کسى است که تمام عمرش خدا را عبادت کرده است. امام صادق (ع) گلچین شدگان الهى را رهپویان این راه بهشتى مى داند: إنّ الله تعالى خَلقَ خَلْقاً مِن خَلقِه اِنتَجَبَهم لِقَضاءِ حَوائِجِ فُقَراءِ شیعَتِنا، عَلى ذلکَ الجَنّة؛ فَإن اسْتَطَعْتَ أنْ تَکونَ مِنهُم فَکُن؛  خداى تعالى از میان آفریدگانش، گروه ویژه اى را خلق کرده، که اینان را گلچین کرده است براى گره گشایى شیعیان نیازمند ما  پاداش کارشان بهشت است و اگر تو توانستى، از اینان باش.پیامبر اکرم (ص): أنسَکُ النّاسِ نُسکاً، أنصَحُهُم جَیباً و أسلَمُهُم قَلباً لِجمیعِ المسلِمین؛  عبادت کننده ترین مردم، شخصى است که خیر خواه تر و دل پاک تر باشد نسبت به تمامى مسلمانان.


3- برابر با 10 طواف خانه خداست


در اصول کافی جلد 2 صفحه 200آمده است: اسحاق بن عمار از امام صادق (ع) چنین روایت کند: «من طاف بهذا البیتِ طوافاً  واحداًکتب الله عز وجل ست? آْلاف حسنه ومحی عنه سته آلاف سی‍یه ورفع الله له سته آلاف  درجه حتی اذا کان  عندالمتلزم فتح الله له سبعه ابواب من ابواب الجنه قلت له جعلت فداک هذاالفضل کله فی الطواف ؟قال(ع) نعم واخبرک بافضل من ذالک...»؛  هر که یک بار به دور خانه کعبه طواف کند، خداوند برایش شش هزار حسنه مقرر مى فرماید و شش هزار گناهش را ببخشاید و شش هزار درجه اش عطا فرماید تا آن گاه که به محل مُلْتَزَم ( بین رکن حجر و باب کعبه ) برسد، که هفت باب از دربهاى بهشت بر او گشاید. پرسیدم: جانم به فدایت آیا در طواف این همه فضیلت هست؟ فرمود: آرى، و تو را آگاه کنم از کارى پر فضیلت تر از این.  عرض کردم آری: امام فرمودند:من قضی اخاه المؤمن حاجه کان کمن طاف طوافا وطوافا وطوافا حتی عد عشرا کسی که حاجت برادر مؤمنش را برآورده نماید مثل آن است که ده بار این طواف را انجام داده است.  امام خمینى قدس سره هنگامى که همراه دوستان طلبه خود به مشهد مقدس مشرف مى شد، دعا و زیارتشان را مختصر انجام   مى داد و زودتر به  منزلى که اجاره کرده بودند، برمى گشت، منزل را آب و جارو، سماور را روشن و چایى را مهیا مى کرد و منتظر بازگشت سایر دوستان مى ماند و  وقتى دوستان مى رسیدند، از آنان پذیرایى مى کرد.  یکى از طلاب مى پرسد، این چه کارى است که شما مى کنید براى چاى درست کردن، دعا و زیارت را کوتاه و مختصر مى خوانید و سریع به خانه بر مى گردید؟ امام در پاسخ او  مى گوید: «من ثواب این آب و جارو و چاى درست کردن را کمتر از ثواب آن دعا و زیارت نمى دانم».  


4- از شرایط وعلا‍‍ متهای شیعه  است


امام صادق (ع) به مفضّل بن عمر مى فرماید:شیعیان ما را به دو خصلت بیازماى و هر که داراى آن دو خصلت باشد با وى رفت وآمد و دوستى کن و گرنه از وى بپرهیز و حتماً کناره گیرى کن.   پرسیدند: آن دو خصلت چیستند؟ فرمود: «المُحافَظَةُ عَلى الصّلَواتِ فى مَواقیتِهِنّ، و المواساةُ لِلإخوان و إن کان الشئُ قَلیلاً» ؛ نماز به وقت خواندن و مواسات با برادران اگر چه با چیز اندکى باشد.امام صادق (ع)باز مى فرماید: إنّما شیعَتُنا یُعرَفونَ بِخِصال شتّى: بالسّخاء و البذلِ للاخوان و...؛  شیعیان ما با خصلت هاى گوناگونى شناخته مى شوند: با سخاوت و بخشش به برادران... .پیامبر خدا(ص)مى فرماید: «روز قیامت براى شیعیان من و شیعیان اهل بیتم - که در دوستى ما خالص اند - منبرهایى پیرامون عرش گذارده مى شود و خداى (عزّوجلّ) مى فرماید: «اى بندگان من، سوى من آیید تا کرامت خود را بر شما بگسترانم که در دنیا اذیت شدید». خدمت رسانى از شرایط مهم شیعه بودن است امام حسن عسکرى (ع) مى فرماید: «شیعیان على (ع) آنانند که از اینکه مرگ به سراغشان آید یا آنان (با استقبال از شهادت) به پیشواز مرگ روند، نمى هراسند؛ شیعیان على (ع) آنانند که برادرانشان را بر خود مقدّم مى دارند، هر چند خود نیازمند باشند...».  در محضر امام (ع) محمد بن عجلان از محضر امام صادق (ع) گزارش مى دهد: مردى وارد شد و سلام کرد، امام (ع) از حال برادران و همشهریانش پرسید، آن مرد خیلى خوب تعریف و تمجید کرد. ضرت پرسید: سرزدن و عیادت توانگران آنها با بینوایانشان چگونه است؟ پاسخ داد: اندک است، امام پرسید: رسیدگى و کمک ثروتمندانشان - در آنچه دارند - به تهیدستانشان چگونه است؟ پاسخ داد: شما اخلاق و صفاتى را مى فرمایید که در میان ما نیست.  حضرت فرمودند: پس چگونه آنان خود را شیعه مى دانند. سفارش هایى از امام باقر(ع) جابر جعفى نقل مى کند: بعد از خاتمه اعمال حج، با جمعى به خدمت امام محمد باقر(ع) رسیدیم، هنگامى که خواستیم با حضرت وداع کنیم، عرض کردیم توصیه اى بفرماید! فرمود: اقویاى شما به ضعفا کمک کنند! اغنیا از فقرا دلجویى نمایند! هر یک از شما خیرخواه برادر دینى اش باشد. و آنچه براى خود مى خواهد براى او نیز بخواهد! اسرار ما را از نااهلان مخفى دارید، و مردم را بر ما مسلط نکنید! به گفته هاى ما و آنچه از ما به شما مى رسانند توجه کنید؛ اگر دیدید موافق قرآن است، آن را بپذیرید و چنانچه آن را موافق قرآن نیافتید، بر زمین بیاندازید! اگر مطلبى بر شما مشتبه شد، درباره آن تصمیمى نگیرید و آن را به ما عرضه دارید تا آن طور که لازم است براى شما تشریح کنیم.   اگر شما چنین بودید که توصیه شد و از این حدود تجاوز نکردید و پیش از زمان قائم ما کسى از شما بمیرد، شهید از دنیا رفته است. ادامه دارد...


 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ابراهیم رمضانیان ( سه شنبه 87/9/19 :: ساعت 6:31 عصر )
»» خدایا.....


پروردگارا مرا وسیله ای برای بسط و گسترش آرامش خودت قرار بده.
خدایا یاری ام ده تا در دلهای آکنده از نفرت بذر عشق و محبت بکارم.
پروردگارا یاری ام کن تا در دلهای نا امید بذر امید بپاشم.
پروردگارا کمکم کن تا در دل های آکنده از تردید یقین بکارم.
پروردگارا یاری ام ده تا در دل های آکنده از ظلمت نور و روشنی بیافرینم.
پروردگارا یاری ام ده تا در دل های غمگین بذر شادمانی بکارم.
خدای من یاری ام ده تا
همان طور که به فکر تسکین غم و درد خویش هستم برای تسکین دیگران نیز بکوشم.
همان گونه که می خواهم مرا درک کنند بتوانم دیگران را بفهمم.
به همان اندازه که دوست دارم مورد عشق و
محبت واقع شوم به دیگران عشق و محبت نثار کنم.
زیرا آنچه را که می بخشیم دریافت خواهیم کرد.
با عفو و بخشش دیگران مورد عفو وبخشش قرار خواهیم گرفت.
با مرگ حیات مادی در دنیای ابدی متولد می شویم.


                                                                                   


ابراهیم رمضانیان فرزند احمد علی



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ابراهیم رمضانیان ( سه شنبه 87/9/19 :: ساعت 6:19 عصر )
»» منتا

welcome to my blog

بهشت و جهنم

روزی یک مرد روحانی با خداوند مکالمه ای داشت: "خداوندا! دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه شکلی هستند؟ "، خداوند او را به سمت دو در هدایت کرد و یکی از آنها را باز کرد، مرد نگاهی به داخل انداخت، درست در وسط اتاق یک میز گرد بزرگ وجود داشت که روی آن یک ظرف خورش بود، که آنقدر بوی خوبی داشت که دهانش آب افتاد، افرادی که دور میز نشسته بودند بسیار لاغر مردنی و مریض حال بودند، به نظر قحطی زده می آمدند، آنها در دست خود قاشق هایی با دسته بسیار بلند داشتند که این دسته ها به بالای بازوهایشان وصل شده بود و هر کدام از آنها به راحتی می توانستند دست خود را داخل ظرف خورش ببرند تا قاشق خود را پر نمایند، اما از آن جایی که این دسته ها از بازوهایشان بلند تر بود، نمی توانستند دستشان را برگردانند و قاشق را در دهان خود فرو ببرند.

مرد روحانی با دیدن صحنه بدبختی و عذاب آنها غمگین شد، خداوند گفت: "تو جهنم را دیدی، حال نوبت بهشت است"، آنها به سمت اتاق بعدی رفتند و خدا در را باز کرد، آنجا هم دقیقا مثل اتاق قبلی بود، یک میز گرد با یک ظرف خورش روی آن و افراد دور میز، آنها مانند اتاق قبل همان قاشق های دسته بلند را داشتند، ولی به اندازه کافی قوی و چاق بوده، می گفتند و می خندیدند، مرد روحانی گفت: "خداوندا نمی فهمم؟!"، خداوند پاسخ داد: "ساده است، فقط احتیاج به یک مهارت دارد، می بینی؟ اینها یاد گرفته اند که به یکدیگر غذا بدهند، در حالی که آدم های طمع کار اتاق قبل تنها به خودشان فکر می کنند!" 

هنگامی که موسی فوت می کرد، به شما می اندیشید، هنگامی که عیسی مصلوب می شد، به شما فکر می کرد، هنگامی که محمد وفات می یافت نیز به شما می اندیشید، گواه این امر کلماتی است که آنها در دم آخر بر زبان آورده اند، این کلمات از اعماق قرون و اعصار به ما یادآوری می کنند که یکدیگر را دوست داشته باشید، که به همنوع خود مهربانی نمایید، که همسایه خود را دوست بدارید، زیرا که هیچ کس به تنهایی وارد بهشت خدا (ملکوت الهی) نخواهد شد.
+ نوشته شده در  دوشنبه هجدهم آذر 1387ساعت 14:22  توسط ابراهیم رمضانیان  |  < type=text/java>GetBC(6); نظر بدهید


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ابراهیم رمضانیان ( دوشنبه 87/9/18 :: ساعت 10:23 عصر )
»» راه رسیدن ارزو





 خدایا ! عاشقت هستم .


 راه رسیدن به آرزوها


  

وقتی بچه کو چکی هستیم آرزو های بسیاری داریم , از همه مهمتر آنقدر شهامت داریم که حتما" باید به آنها برسیم .
با بزرگ شدن کم کم آرزوهایمان را زیر خاک فراموشی دفن می کنیم . حتی در بزرگسالی نیز آرزوهایی داریم .
*آیا راهی وجود دارد که به همه این آرزوها برسیم ؟
*آیا رسیدن به این آرزوها کار درستی است ؟
*آیا وقتمان را تلف نمی کنیم ؟

چه کتابهای نوشته شده است, چه افرادی حرف زده اندو گفته اند: موفقیت , هدف , پولدار شویید , همسر دلخواه ....
و چه افراد شیاد ی که پولهای هنگفتی از این طر یق بدست آورده اند . یا از طریق فروش کتابهای خیالی کسب درآمد کرده اند .
*در این آشفته بازار چکار کنیم ؟
*به چه کسی اعتماد داشته باشیم ؟


من اینجا آرزو هارا بر دو نوع تقسیم می کنم :
دسته اول آرزوهای که اگر به آن برسیم از نظر اجتماع برتری یا مورد احترام واقع می شویم , مثلا"
_ اگر مدرک دانشگاهی خوبی بگیریم همه به من احترام می گذارند .
_ اگر پول خوبی داشته باشم به راحتی همسر پیدا می کنم .
_ اگر ماشین بنز داشته باشم می توانم پوز بدهم .
_...
دسته دوم آرزو های هستند که واقعا" ...



دسته دوم آرزو های هستند که واقعا" برای رسیدن به آنها باید زحمت کشید . حتما " داستان پسری که در رویا می بیند که گنجی وجود دارد و برای بدست آوردن آن سرزمین ها می گردد , در نهایت آن گنج را در همان جای پیدا می کند که آن خواب را دیده بود را بارها شنیده اید ., آیا شما از این گونه رویا ها نداشته اید ؟
_به شکل یک نویسنده ,دارید به مردم خدمت می کنید .
_رو’ یای که در آن به شکل یک پزشک مهربان در خدمت جمع هستید .
_یا آرزوی آنکه یک متحول در سیاست , مذهب , روانشناسی ... باشید .


آرزو های که در ته دلتان وجو د دارند آنها را پیدا کنید می توانید در یک صفحه کاغذ تمام آرزو هایتان را بنویسید و در مرور بعدی دور آنهایی که قلبتان بیشتر برای آن می تپد علامت بگذارید


سپس آرزوهای که دورشان خط کشیده اید به ترتیب اولویت بنویسید یعنی به کدام مورد واقعا" می خواهید برسید در اولویت اول قرار بدهید .
برای رسیدن به آن آرزو زمان رسیدن تعیین کنید . مثلا" در سال آینده به این آرزو می خواهم برسم


با یک مثال توضیح می دهم , آرزوی شما این است : 
"داشتن یک خانه زیبا " 
آنچه مهم است این هدف را برای خودتان دقیق بیان کنید خانه ویلای می خواهید یا آپارتمان و مساحت آن چگونه باشد؟ و... 
حال هدف شما این شد : 
"من یک آپارتمان 100 متری زیبا می خواهم " 
زیبا در این جمله را بیشتر توضیح دهید منظور شما تازه ساخت بودن آپارتمان است یا دکوراسیون داخلی مد نظر شما است ... 
هدف شما به صورت دقیق تبدیل به این شد : 
"من یک آپارتمان 100 متری با دکوراسیون زیبا می خواهم "


در روان انسان یا به قول روانشناسان در ضمیر ناخوداگاه انسان هر آرزوی که وارد شود آن آرزو در محیط خارج اتفاق می افتد . 

ولی راه ورود به ضمیر ناخوداگاه چیست ؟ 

جملات و کلمات یا به قولی عبارت تاکیدی 

عبارت تاکیدی جمله ساده ای است که باید آن را آنقدر تکرار کنید تا وارد ضمیر ناخودآگاه شما بشود . 

من قدم سوم آرزوی بالا را تبدیل به عبارت تاکیدی می کنم : 

من هم اکنون رییس دانشگاه صنعتی شریف هستم . 

عبارت تاکیدی را سعی کنید خیلی کوتاه انتخاب کنید البته واژه هم اکنون برای این است تا به باور تبدیل شود . 

دقت کنید اگر آرزوی را داشته باشید تمام فرشتگان و کائنات به پا می خیزند و آرزو یتان را اجابت می کنند . 

اما موضوع باور خیلی مهم است سعی کنید چیزی را که می خواهید حداکثر در عرض دو سال بدست آورید وگرنه آن آرزو را به قدم های کوتاه تر تبدیل کنید . 


باز هم تاکید می کنم شما فقط به آن نوع آرزوی می رسید که از ته قلبتان آن را بخواهید .










  


 حال نوع آرزویتان مشخص شد به آرزویتان زمان رسیدن بدهید هر چه زمان رسیدن به آرزویتان کمتر باشد بهتر است , یک مثال می آورم : 
هدف شما: وزیر وزارت علوم , تحقیقات و فناوری است . 
قدم ها 
1_داشتن مدرک دکتری است پس در این زمینه تلاش کنید . 
2_وارد شدن به وزارتخانه مربوطه . 
3_چند سال رییس یکی از دانشگاه ها باشید . 
4_در وزارت پست معاونت یا مشاور وزیر داشته باشید . 
5_در نهایت تلاش برای وزیر شدن . 

به جای محال دانستن آرزو ها ,تلاش کنید .


قدرت تصاویر در ذهن ما خیلی بالا هست . یک نمونه واقعی می آورم : 

منشی در مطب دکتری کار می کرد بجای عکس دکتر در منزل, عکس خودش را گذاشته بود هر وقت منزل می آمد عکس خودش را نگاه می کرد و خودش را در لباس پزشک می دید . 
بعد از چند سال به طور عجیبی بورسیه دانشجوی پزشکی شد و حالا , یک پزشک نمونه هست . 

شما می توانید علاوه بر عبارت تا’کیدی از تصاویر مشابه آن استفاده کنید . 

اگر عبارت تا’کیدی و تصاویر نزد هم باشند معجزه می کند .


قدرت بخشش یا بارش نیز معجزه می کند مثلا" شما می خواهید تا سال آینده 30 میلیون تومان در آمد داشته باشید .از حالا به نیازمندان و یا مرکزی که از آن کسب در آمد می کنید بخشی از در آمد خود را بدهید . این بخش را می توانید یک دهم در آمد خود تان در نظر بگیرید . 
باور کنید خیلی عجیب است که در آمد شما به صورت تصاعدی زیاد می شود .
برای من نیز جای سو’ال هست که چرا به هر میزان که می بخشیم بیشتر آن نوع آرزو را به سمت خود جذب می کنیم . 
در ببخشش چه حکمتی وجود دارد فقط خداوند می داند و بس . 
ولی مقدار بارش شما باید متعادل و درست باشد . 
من به دوستانم همین پیشنهاد را داده ام یکی از دوستانم به من گفت : 
ترانه این قانون در باره من عکس عمل می کند مثلا" وقتی سعی می کنم بیماری را با سخنانم شفا دهم, خودم بیمار می شوم . 
جوابش خیلی راحت هست : 
قانون در باره شما اجرا می شود ولی شما بدهکار هستید فعلا" دارید بدهی ها خود را می پردازید سپس آرزو به سمت شما جذب می شود.


لطفا نظر دهید با تشکر ابراهیم




نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ابراهیم رمضانیان ( دوشنبه 87/9/18 :: ساعت 9:55 عصر )
   1   2      >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

رای بدید
خدا
خدایا.....
منتا
راه رسیدن ارزو
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 16
>> بازدید دیروز: 0
>> مجموع بازدیدها: 5771
» درباره من

عاشقی

» پیوندهای روزانه

عاشقی [21]
[آرشیو(1)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
منت[3] . منت خدای مهربان . منننتتااللب . نم . وئد . اااااا . لاب .
» آرشیو مطالب
آذر 1387

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» طراح قالب